چگونه آثار هنری بررسی می شود؟

فهرست تیترها

درک صحیح از هنر

هنر قدرتمند است، نه فقط به خاطر زیبایی که دارد، بلکه به این دلیل که می تواند باعث ایجاد احساسات شود،

اظهارات سیاسی کند یا ایده های از پیش تعیین شده را به چالش بکشد.

البته قرار نیست همه آثار هنری تا این حد تفکر برانگیز باشند.

برای مثال، طبیعت بی جان پرتقال و سیب، معمولاً معنای عمیق تری نخواهد داشت.

اگر اینطور باشد، فکر می کنم هنرمند شایسته تر از هنر است.

 

پردازش اطلاعات

قبل از آغاز به کار پردازش اطلاعاتی که از جنبه های مختلف آثار هنری، هنرمندان و محیط های هنری جمع آوری شده است،

لازم است تاریخ هنر را به عنوان حوزه ای پژوهشی معرفی کرده ایده ای کلی از روند فعالیت نویسندگان تاریخ هنر ارائه دهیم.

از بعضی جهات، روند کار مورخان هنر از هم اکنون برایتان روشن است.

برای رسیدن به یک نتیجه گیری مطلوب در هر موضوع پژوهشی، از جمله موضوع تاریخ هنر،

لازم است همه ی انواع فرضیات، امکانات و مهارت ها و شیوه های ممکن آزموده شوند.

 

تاریخ هنر به مثابه حوزه ی پژوهشی

تاریخ هنر، حوزه ای است پژوهشی،

مرکب از شاخه های تخصصی شده که به طور اعم با تاریخ قرابت بسیار زیادی دارد.

تاریخ و تاریخ هنر قواعدی هستند برای مطالعه ی تحولات و پیشرفت های انسان ها و جوامع در

علوم و فنّاوری
روان شناسی
علوم سیاسی
جامعه شناسی
اقتصاد
مطالعات مذهبی و فلسفه

تاریخ و تاریخ هنر را می توان به چند صورت تعریف کرد:

به عنوان دوره ها و اعصاری از زمان که گذشته و سپری شده اند؛

یا به عنوان وقایعی که در گذشته اتفاق افتاده اند؛

که در هر دو صورت،

این ها سوابق باقی مانده از گذشته یا شرح حال وقایع گذشته محسوب می شوند.

بررسی و مطالعه ی این سوابق،

به عنوان طریقی برای مرتبط ساختن واقعیت های ثبت شده با وقایع محتمل تاریخی نیز

می تواند تعریفی دیگر باشد.

صرف نظر از اینکه کدام تعریف را انتخاب کنیم،

باید بدانیم که دو حوزه ی تاریخ و تاریخ هنر یک هدف مشترک دارند.

تلاش برای یافتن اطلاعات ضروری و پردازش آن ها به صورت مطالبی قابل فهم که

جنبه ی عینی داشته باشند

ـ بدین معنا که اکثر صاحب نظران در مورد آن با هم توافق داشته باشند ـ

و دیگر اینکه این مطالب توضیح پذیر باشند.

دقیقاً به همین منظور است که تاریخ هنر از مباحثی چون نقد هنری،

یا شناخت و درک هنر متمایز می گردد.

نقد هنری عبارت است از پردازش عقایدی که به داوری و قضاوت کیفی آثار منتهی می شود؛

اما شناخت و درک هنر به دنبال لذت بردن از کیفیت هنر است.

هر چند ممکن است که برخی از شاخه های تاریخ هنر نیازمند نقد و داوری در کیفیت هنر

باشند و شناختی را عرضه کنند که در نهایت به درک و لذت بیشتر از هنر منتهی شود،

اما این ها در مقایسه با اهداف و کنش های اصلی تاریخ هنر،

در حاشیه قرار می گیرند.

اهداف اصلی مطالعه ی تاریخ هنر عبارت اند از:

گردآوری اطلاعات ضروری
نظم بخشیدن به این اطلاعات
تفسیر کردن اطلاعات
 و بلاخره نگارش دقیق
روشن و عینی این حقایق و مکشوفات 

 

پیش فرض هایی که مورخان هنر به کار می گیرند

آثار هنری منبع اصلی اطلاعاتی هستند که باید مورد بررسی قرار بگیرند.

این ها شامل اطلاعات بصری،

از قبیل فرم ها و مضامین،

می شوند که اساس تفسیر محتوای آثار هنری اند.

حقایق کلی به واسطه ی طبقه بندی اطلاعات قابل درک می شوند.

طبقه بندی اطلاعات راهنما و مرجعی به شمار می رود برای ارزیابی کلی فرم ها،

مضامین و محتوا.

سه عامل اساسی برای طبقه بندی اطلاعات عبارت اند از:

یک. زمان: قرار دادن اثر هنری در یک توالی تاریخی.

دو. مکان: بررسی اثر هنری در یک بستر فرهنگی و محیطی.

سه. هنرمند (یا سبک): ارتباط دادن اثر هنری به رشته پیوندهای خاصی از گرایش ها،

ارزش ها،

بتورها و علاقه مندی ها.

آثار هنری که در یک زمان و مکان واحد تولید شوند،

دو وجه مشترک دارند:

خصوصیات سبکی (از قبیل فرم و یا موضوع) و مجموعه ای از معانی (محتوا).

فرم و محتوا با یکدیگر ارتباط تنگاتنگ دارند.

تغییرات ایجاد شده در فرم و نوع تصویر،

ممکن است بازتاب تغییرات ذهنی افراد و یا تغییرات به وجود آمده در محیط هنری باشد.

هنگام ارزیابی انگیزه ها و اهداف هنرمند،

باید فرض کرد که هنرمند بر اساس منطق عمل کرده و بنابراین تلاش هایش برای ما قابل

درک است.

 

مهارت های حوزه ی مطالعه ی تاریخ هنر

شناسایی و تعیین هویت آثار هنری

یک. شناسایی و تعیین هر اثر هنری خاص،

همچنین کسب اطلاعات از هر گونه اسناد غیر تصویری مرتبط با هر اثر هنری.

دو. ادراک کیفیات صوری هر اثر هنری.

توصیف: به کار گرفتن کلمات دقیق برای توصیف فرم و مضمون اثر هنری

تفسیر آثار هنری

یک. تعیین معنا و محتوای آثار هنری بر اساس فرم و مضمون این آثار.

دو. ادراک روابط میان آثار هنری که تعیین کننده ی سبک های هنری است.

موارد عملی دیگر

استفاده از منابع ضمنی دیگر (اسناد، نامه ها و غیره)

برای به دست آوردن پیش زمینه و اطلاعات اضافی در مورد آثار هنری جهت رسیدن به

تفسیری روشن تر.

تجزیه و تحلیل

کشف و یافتن روابط میان آثار هنری،

محیط های هنری و روان شناسی آفرینندگان این آثار.

ارزیابی

نقد و داوری بر اساس کیفیت و اهمیت آثار.

 

توصیف آثار هنری

مورخان هنر،

اغلب قبل از پرداختن به سؤالاتی گسترده تر جهت تفسیر آثار،

ابتدا مشاهدات خود را در قالب کلمات در می آورند.

توصیف و تشریح یافته ها،

اساسی ترین مرحله ی نگارش تاریخ هنر است.

هنگام توصیف یک اثر هنری،

پاسخ سؤالات مربوط به اطلاعات کلی،

فرم و تصویر را باید به دقت و احتیاط تمام ارزیابی کرد.

 

پرسش های مربوط به اثر هنری

پرسش های مربوط به اطلاعات کلی:

اثر هنری کی، کجا و به دست چه کسی خلق شد؟

چه مطلب دیگری در مورد آن می دانیم؟

اثر هنری چه کاربردی داشت؟

پرسش های مربوط به فرم:

چه عناصر بصری در اثر هنری دیده می شود؟

چه مواد و تکنیک هایی در آن به کار رفته است؟

عناصر بصری به کار رفته در اثر هنری به چه صورت ترکیب شده است؟

چه تمهیدات بصری در آن به کار گرفته شده است؟

پرسش های مربوط به تصویر:

اثر هنری چه تصویری را نشان می دهد؟

چه نوع عواطفی در آن به تصویر کشیده شده است؟

چه نوع نمادهایی در آن به کار رفته است؟

حقایق اصلی که راهنمای تفسیر اثر به حساب می آیند،

با شرح و توصیف مشخص می شوند.

هر چند شرح و توصیف هنرمندان و محیط های هنری اَشکال گوناگونی دارد،

تشریح و توصیف خود آثار هنری باید تابع چند اصل بنیادین باشد.

 

جنبه ها و صورت های توصیف

توصیف آثار هنری باید دربر گیرنده ی دو جنبه باشد:

جنبه ی واقعی و جنبه ی بیانی

به علاوه،

توصیفات باید در دو سطح باشد:

توصیف تصویری و عناصر بصری

ب) نکات راهنما برای توصیف آثار هنری

در توصیف هایتان،

مواردی از قبیل تاریخ و مکان تولید اثر،

مواد و مصالح به کار رفته در آن،

ابعاد اثر و اطلاعات دیگری که جنبه ی واقعی داشته باشند بگنجانید.

به صورت اصولی کار کنید و توصیفات خود را از کل به جزء بیان کنید.

از فعالیت ها و عواطف قابل مشاهده ی کلی به سمت جزئیات مهم تر پیش روید.

پیشروی شما از موضوعات و مضامین تصویر شده به سمت عناصر بصری قابل رؤیت،

یعنی تجزیه ی نحوه ی شکل گیری تصویر.

از ابتدای امر،

نحوه ی قرار گرفتن،

محل و تعداد اجزاء مهم را تعیین کنید.

هنگام توصیف محل قرار گرفتن اجزاء،

مشخص کنید که در سمت چپ بیننده قرار می گیرند یا راست.

خصوصیات همه ی ویژگی های عمده را بر شمارید تا دیگران قادر باشند به کمک

توصیف شما به یک تصویر دقیق ذهنی از اثر هنری دست یابند.

ویژگی های عمده،

همان هایی اند که بیش از هر چیز بر شکل گیری معنا و تأثیرگذار بودن اثر هنری نقش

دارند؛

مانند حالت های بدنی که تکرار یا تأکید می شوند،

یا اندام هایی که بیشترین فضا را اشغال می کنند.

اثر هنری کی، کجا و به دست چه کسی خلق شد؟

 

تصویر نگاری

می توانید به اطلاعاتی که در اینجا سازمان دهی کرده اید،

اطلاعات دیگری نیز بیفزایید؛

اطلاعاتی در زمره ی روابط قیاسی.

البته این کار را در صورتی انجام دهید که به قدر کافی اهمیت داشته باشد.

تنها شما می توانید تصمیم بگیرید که مهم ترین انواع روابط کدام اند و برای اثبات

نظرتان باید دلایل محکمی ارائه دهید.

 

کاربرد

هر چند هنری خود اصلی ترین منبع اطلاعات برای یافتن پاسخ های مناسب برای پرسش های

مورخان هنر است،

اما در ضمن،

مورخان هنر پرسش هایی مطرح می کنند که آثار هنری به تنهایی نمی توانند

پاسخگوی آن ها باشند.

در پرسش های مربوط به کاربرد،

برای سازمان دهی اطلاعات ناآشنا یا حل مسائل جدیدتر و رسیدن به دیدگاه های تازه،

لازم است از روابطی استفاده کنید که می دانید میان آثار هنری،

هنرمندان و محیط های هنری یا جنبه هایی از این ها وجود دارد.

سؤالات مربوط به کاربرد،

که از شما می خواهند اطلاعات نامأنوس را سازمان دهی کنید،

معمولاً گستره ای از توانایی ها و دانسته های شما را دربر می گیرند و پرسش های مربوط

به کاربرد که برای حل مسائل تازه مطرح می شوند متمرکزترند.

 

منابع :

  1. کتاب تاریخ هنر و پژوهش هنر
4 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
error: Content is protected !!